” مرغدانی پرماجرا ” نام مجموعه ای است به زبان فرانسوی که به فارسی ترجمه شده و در هر یک از جلدهای آن کودکان دبستانی در حین خواندن داستانی که حوادث آن را مرغ های ساکن در یک مرغداری و دیگر حیوانات مزرعه رقم می زنند با یکی از چهره های مشهور علمی، ادبی و یا تخیلی – داستانی آشنا می‌شوند و اطلاعاتی از آن ها به دست می‌آورند. شیوه بیان و معرفی شخصیت ها که مابین داستانی زیبا و روان که به سادگی توسط چند مرغ روایت می شود در کنار تصاویر رنگی و شاد از ویژگی های این مجموعه است.

به‌تازگی یک گروه نمایشی به مرغدانی آمده‌اند و جوجه‌هایی که تا به حال نمایش ندیده‌اند، حسابی مجذوبش شده‌اند. اما این وسط، ماجرای نوک‌دراز با بقیه فرق دارد. او بعد از دیدن نمایش، قلبش شروع کرد به گرومپ گرومپ زدن؛ چون عاشق غروب‌آفتاب، جوجه‌مرغی شده بود که توی نمایش بازی می‌کرد. احساسات او آن‌قدر پاک و ساده بود که چشم‌هایش از اشک خیس شدند.‌ اما چطور باید چنین چیز مهمی را به غروب‌آفتاب می‌گفت؟ حالا در این میان بقیه‌ی جوجه‌خروس‌ها هم ماجرا را فهمیدند و شروع کردند به مسخره‌کردن که ببینید «نوک دراز عاشق می شود!»حتی تصمیم گرفتند در این راه با نوک دراز رقابت کنند… عجب ماجرایی شده! به نظر شما، در نهایت، نوک‌دراز از احساساتش با غروب‌آفتاب حرف خواهد زد؟